تهی میشوم از خودم
از خودی که از سیگار رمان نویس تنهایی
دود شد
و به امواج خسته ی دنیای وهم پیوست
بی خود تا مرز جنون می روم
فشرده می شوم در درد
کتاب بسته می شود و چشمم نیز
هق به هق از واژه ها می بارم
“سمانه اسحاقی”
از کتاب “پنجره های بیقرار”
تهی میشوم از خودم
از خودی که از سیگار رمان نویس تنهایی
دود شد
و به امواج خسته ی دنیای وهم پیوست
بی خود تا مرز جنون می روم
فشرده می شوم در درد
کتاب بسته می شود و چشمم نیز
هق به هق از واژه ها می بارم
“سمانه اسحاقی”
از کتاب “پنجره های بیقرار”
کلیه اشعار و متون وبلاگ متعلق به سمانه اسحاقی می باشد و هرگونه کپی برداری یا استفاده از آن بدون ذکر نام شاعر، پیگرد قانونی دارد