شعر ⇽ خسته۲
ارسال شده توسط سمانه اسحاقی (آسمانه) در ۱۲ دی ۱۳۹۷

خسته بود

و شعر

به استخوان تنهایی اش رسیده بود

آخر یک روز پشت پا به خاطره ها زد

دست در جیب درد کرد

و عشق را

و دل را

خرج سفر کرد

.

“سمانه اسحاقی”

آخرین عناوین ارسال شده

کلیه اشعار و متون وبلاگ متعلق به سمانه اسحاقی می باشد و هرگونه کپی برداری یا استفاده از آن بدون ذکر نام شاعر، پیگرد قانونی دارد