برای خواهرزاده تازه متولدم! “ملورین”
.
چشم هایت که آسمان را مرواریدباران کرد
دست در دست زمین گذاشتی
برای جوانه ها لالایی عشق خواندی
و شکوه قدم های روشنت
رگ های پاییز را شکوفه باران کرد
از سرانگشتان کوچکت
تا صورتی دنیایت
آبی آسمان را پرواز کردیم
و تو
لبخند زدی…
ملورین وجودت
صدف قلب هامان را نورباران کرد
.
چشم هایت که آسمان را مرواریدباران کرد
دست در دست زمین گذاشتی
برای جوانه ها لالایی عشق خواندی
و شکوه قدم های روشنت
رگ های پاییز را شکوفه باران کرد
از سرانگشتان کوچکت
تا صورتی دنیایت
آبی آسمان را پرواز کردیم
و تو
لبخند زدی…
ملورین وجودت
صدف قلب هامان را نورباران کرد
“سمانه اسحاقی”