شعر زیر در جشنواره ملی هفتاد و دو خط اشک در رده اشعار برگزیده مرحله کشوری قرار گرفت:
هفتاد و دو خط اشک
نشست روی گونه های تقویم
تاریخ را سیل برد
آسمان خشکید
شب ترین سیاه پوش شهر
فانوس هایش را
هفتاد و دو وادی قبل تر فراموش کرد
و خسته ترین روایت درد
به سرمنزل حسرت رسید
گلدسته ها نالیدند
رازقی ها تشنگی را در کام کشیدند
و نیلی نیلوفرها کبودتر از همیشه
قساوت سیلی ننگین تاریخ را طرح زدند
بر چهره رنجور شهر
و حالا
شهر نفس نفس می زند
در سینه های هزارپاره مردمانش
که در خرابه ترین کنج قلب هاشان
درد عشق را مشق می کنند
و خط میزنند هزاران اشک را
بر چشم خسته ی ثانیه ها
افسوس که هزاران دریا هم
دیگر
نخواهد پیوست
به آن هفتاد و دو خط اشک